- کوئنتراو محروم شد.آلوس مصدوم و پویول، سسک و ویا نیمکت نشین اما غیبت هیچکدام از آنها به چشم نیامد. ویار بین روسل و پرس نشسته بود و بین دو نیمه که رفت تا آبی به صورت بزند، روسل و پرس علی رغم تمام دعواهایشان هماهنگ کردند که چین برو نیستند. نیمه اول زیباترین بازی لوس بلانکوس از زمان آمدن آقای یکتا بود. توپ گیری بجا، دفاع متمرکز و پاس های دقیق. این نبوغ مسی بود که کودکان بارسلونایی را در دورترین نقاط کاتالان امیدوار نگه داشت. کودکانی که به چشم دیدند، ماسچرانو و پیکه باز هم تراژدی چلسی را از نو می نویسند. شاید تیتو باید روی پویول قمار می کرد. آلفرد هیچکاک بزرگ می گوید" نصف زندگی ام را روی خوشگذرانی و قمار صرف کردم و بقیه اش را هدر دادم"
۲- تا قبل از ضربه چشم نواز لیونل و تا حدودی اشتباه کاسیاس در جایگیری و تنظیم دیوار دفاعی، دروازه بارسلونا به مانند شهرهای مختلفی بود که هیتلر توپ هایش را یکی پس از دیگری روی سرشان منفجر می کرد. والدس با آن لباس رنگارنگ اش به خوبی جلو توپ های هیگواین را گرفت. گرچه ال پیپیتا در جایگیری مانندی ندارد اما ضربات آخری که زمانی نقطه قوت و برتری وی نسبت به کریم بنزما بود، شبیه ضربات آرش برهانی به نظر می آمد. کم کم غول ماهیچه ای روبات های پایش را روشن کرد و شد همان ترمیناتوری که همگان انتظارش را داشتند. با یک پشت پا، مدل و همسر خواننده کلمبیایی را محو کرد و قدرت توپش آنقدری بود که والدس از پای در آید. هواداران منچستر بی شک پس از این گل یاد گل معروف و تماشایی کینگ اریک کانتونا خواهند افتاد. کسی که با پادشاهی اش در ترکیب فرگوسن همه را جا گذاشت و تنها ایستاد و دستهایش را باز کرد. CR7 هم زمانی ویدئو بازی های او را در اولدترافورد دیده، پس تعجبی ندارد.
۳- تعویض های تیتو آن چیزی نبود که پپ انچام می داد. شاید ناتوانی اش را در متلکی که گزارشگر skysport به او انداخت بتوان یافت" آقای تیتو، به پپ پیامک بده و راهکار خط دفاعی را از او بپرس". باز هم پاس عمقی و بلند دیگری برای رونالدو ارسال شد( چیزی که جز الفبای تیم های که به ضد حمله دل بسته اند، است) و اینبار آدریانو تنها توانست جلو حرکت کردن، ترمیناتور را بگیرد و اخراج شد. البته با شکل بازی والدس بعید نبود که تک به تک رونالدو را هم دفع کند. ویکتور آماده بود تا نگاه های شماتت آمیز آبی و اناری پوشان را از بین ببرد اما ماسچرانو، پیکه و آدریانو مثال بارز برادران دالتون ها بودند.
۴- سانگ، تیو و مونتویا برای بلوگرانا به زمین رفتند در حالیکه سسک و ویا روی نیمکت بودند. سه بازیکنی که سابق چندانی در ال کلاسیکو نداشتند باید جلوی شکست بارسلونا را می گرفتند. شاید بهتر بود فابرگاس و سانگ در لندن می ماندند تا همراه با RVP و ولشیر، تیم رویایی لندن نشینان را تشکیل می دانند به جای آنکه به صندلی های نیمکت برنابئو بچسپند. نیمه دوم، محفلی برای تکی تاکا نبود. اینستا، ژاوی و بوسکتس به خوبی پوشش داده شده بودند و تک حرکات مسی و پدرو تنها برنامه راه راه پوشان برای سوپرکاپ بود. مسی نابغه ای بود که با زنجیر های په په و راموس بسته شده بود و تنها در تک ضربه ها می توانست نشان دهد، ثانیه به ثانیه بازی اش خطرناک خواهد بود.البته مسی پس از بازی اخلاق را باخت. رونالدو مغرور و خوشتیپ و پولدار آمد و در انتها بازی دستش را دراز کرد اما او تنها داوران را دید. به همان شکلی که صورت هوادار رئال مادرید را تبلیغات بغل زمین تشخیص داد. البته رونالدو به روی خود نیاورد چون پس از کسب سوپرکاپ، تمامی جام های ممکن را در دو کشور انگلستان و اسپانیا به دست آورده و پنجمین گل پشت سر هم خود را نیز به ثمر رسانده بود.
۵- در آخر کافی است به نتیجه نگاهی بیاندازیم. این دیدار در سطح باشگاهی نظیری ندارد. ۲ قطب فوتبال دنیا با دو مدل مختلف با دو فلسفه مختلف با دو تاریخ مختلف روبرو هم قرار می گیرند و در آخر ۸ گل به ارمغان میآورد. یکی از پاک ترین بازی های ال کلاسیکو( چه از نظر داوری و هوشه جانبی و چه از نظر تمارض بازیکنان) تبدیل شد به اینه تمام نمایی از فوتبال رو به رشد اسپانیا. شاید برای نشان دادن جذابیت اش باز هم بخواهیم سری بزنیم به نظر گزارشگر ال جزیره اسپورت که در ۵ دقیقه مانده به انتها بازی گفت" وی به حال بیماران قلبی"
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
فقط ؟
نظرتون در مورد وبلاگ؟
طرفدارکدام تیم هستید؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت