بعید بود ، خیلی بعید بود . پس همه ما ایده حضور اوزیل و کاکا در ترکیب را غیرممکن می دانستیم . کاملا غیرممکن . پس نمی توانستیم اتفاقی که در هفته های اخیر در میان این دو بازیکن بزرگ در بازیهای اخیر رئال رخ داده را باور کنیم . صادقانه ، همه چیز آنها جدا به نظر می رسید تا ناسازگار به نظر بیایند . یکی در حالی به اسپانیا آمده بود که توپ طلا را زیر بغلش داشت ، مشهور بود و احترام زیادی را با خود به همراه داشت ، دیگری می خواست که خودش را در بهترین لیگ دنیا اثبات کند . یکی برای حفظ جایگاهش در ترکیب باید می جگید و دیگری راحت جایگاهش را نگه می داشت . یکی مملو از مصدومیت ها بود و دیگری کاملا سالم . یکی برزیلی و مسیحی بود و دیگری آلمانی- ترکیه ای و مسلمان . یکی متاهل بود و دو بچه داشت و دیگری یک جوان مجرد .
اما جادوی زندگی و فوتبال باعث می شود که هیچ گاه نمی شد پیش بینی کرد که این دو چنین هماهنگی را داشته باشند . کاکا و اوزیل به نظر می رسید که با هماهنگی و همکاری لازم ، می توانند به پیروزی دست یابند . هر دوی آنها با بازیهایشان در کنار یکدیگر خوش درخشیدند . چرا این طور شد ؟ هیچ توضیح منطقی وجود ندارد . شاید فقط بتوان به فیلسوف قرن شانزدهم ، میشل مونتانی رجوع کرد که در مورد رفاقتش با اتین بوئتیه ، شاعر ، گفته بود :" چون که او آن طوری بود و من این طوری ..."
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
فقط ؟
نظرتون در مورد وبلاگ؟
طرفدارکدام تیم هستید؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت